ثمین

دفتر عشق(شعر)

درداکه بهار عیش ما آخر شد

دوران گل ازباد فنا آخرشد

شب طی شد ورفت صبحی ازمحفل ما

افسانه افسانه سرا آخر شد.

+نوشته شده در برچسب:درماتم صبح,رهی معیری,,ساعتتوسط داوود الماسیان | |